من یک روز رفته بودم خونه ی خاله م که من چند تا بادکنک داشتم, اونا یک پاسیو داشتن که بادکنک رفت بالا و رسید به سقف پاسیو چون اون هلیومی بود  که بابای مامانم کار های فنی بلد بود واه همین یک نردبان هم داشت برای کمک از نردبان رفت بالا و بادکنک رو به من داد  بازم خاطره هست بچه های من

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

وبچرخ Elaine مرکز خدمات ترجمه توانا فروش دستگاه تصفیه آب خانگی در اصفهان مجله تصویری رخداد هنر اَمِرتات معرفی میراث تاریخی سیندرلا Patricia